زرتشت ، پدر معنوی ایرانیان
به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام ایزد یکتا

 زرتشت ، پدر معنوی ایرانیان

 زرتشت ، پيامبر ايرانی 1768 سال پيش از زايش عيسا، در ششمين روز از فروردين ماه و در دوران پادشاهی لهراسب کيانی در خاک پاک سرزمين پهناور ايران ديده به گيتی گشود.
او از 15 سالگی به درستی باور های مردم و پرستش خدايان گوناگون ترديد کرد و در 20 سالگی به آغوش طبيعت رفت و با ياری انديشه نيک ، گام در راه شناخت پروردگار يگانه نهاد . او در 30 سالگی بر آن شد تا راهی را که بر گزيده بود، به مردمان بنماياند . در آغاز و در 12 سال نخست گسترش آيينش با دشمنی و مخالفت خرافه پرستان ، کژ انديشان و اميران محلی رو به رو شد و سرانجام در 42 سالگی به همراه پيروانش مجبور به مهاجرت به بلخ شد . در آن جا پيام خود را به آگاهی گشتاسپ پادشاه کيانی رساند و پس از آن که مورد پشتيبانی او قرار گرفت به تدريج توانست پذيرندگان آيينش را افزايش دهد . زرتشت در 77 سالگی از روی آزادگی، ايرانيان را از دادن باژ به بيگانگان منع نمود.  از اين روی دشمنی و کينه تورانيان با ايرانيان و شخص زرتشت گسترش يافت  و در دومين  يورش تورانی ها به بلخ در حالی که زرتشت در نيایشگاه مشغول نيایش بود به فرمان ارجاسب تورانی ، مزدوری به نام « توربراتور » خنجر کين خويش را بر پشت او فرود آورد و به اين ترتيب زندگانی پر بار پيام آور آزادی و خرد به پايان رسيد .
 با اين همه مشعل فروزانی که او افروخت تا اين زمان همچنان پر فروز ، روشنگر راه پويندگان و جويندگان راستی است . آيين های يادبود جان سپاری زرتشت همه ساله در 5 دی ماه در ايران و سراسر جهان برگزار می شود و بر پايه ديدگاه جديد پژوهشگران ، مزار شريف زرتشت در افغانستان امروزی و در نزديکی بلخ ، در « مزار شريف» می باشد و زائران فراوان دارد. 


 آيين جهانی زرتشت :
 زرتشت ، خود انگيزه اش را برای پيام آوری ، نتيجه واکنشی طبيعی و منطقی در برابر آشفتگی ها و نا هنجاری های شديد جامعه می داند . آيينی که او بنيان نهاد ، پاسخی به نياز ها و مشکلات مردم و درمانی بر دردهای کهنه آن ها بود . آيينی  که زرتشت پرچم آن را در جهان بر افراشت پس از گذشت سده ها به همان تازگی روز نخست ، امروز نيز به بهترين شيوه و با رسايی تمام نه تنها شاهراه سرافرازی را در پيش پای هم ميهنان ايرانی خود می گشايد بلکه با بينشی گسترده و انديشه ای جهانی ، سربلندی و خوشبختی همه جهانيان را خواستار است و دست مهر و دوستی خويش را به سوی همه مردمان گيتی دراز می کند و خواهان است در راهی  که پيش روی آن ها گشوده است ، همراه  و هميارش باشند .
ايرانيان نيز با هر دين و آيينی ، زرتشت را به عنوان يک ايرانی انديشمند و پيشرو و يک خردورز راهنما با تمام وجود دوست می دارند و آيينش را ارج می نهند.
 رابطه خداوند و انسان در آيين زرتشت :
 در آيين زرتشت ، خداوند يگانه هستی بخش انسان را به ويژه اگر پيرو راستی باشد « دوست » خود می داند . از اين ديدگاه نه تنها اهورای مهربان ، جبار و مکار نيست و انسان را بنده ، عبد و عبيد خود نمی داند و رابطه بندگی و بردگی بين خود و او برقرار نمی کند بلکه انسان را دوست ، يار و همکار خود دانسته و دوستان خوب خود را از داده های اهورايی چون نيک انديشی ، توانگری ، رسايی و پايندگی بهره مند خواهد ساخت. بر اين پايه انسان خوب ، بنده نيست بلکه دوست خوب خداست .در اين مورد در گات ها ، يسنا، هات 31 ، بند 21 می خوانيم :
 « خداوند جان و خرد از رسايی ، جاودانگی ، راستی ، توانايی و نيک انديشی خود به کسی خواهد بخشيد
که در انديشه و کردار ، دوست او باشد . »
 از ديدگاه زرتشت ، با چشم دل خداوند را در همه جا می توان ديد .از اين روی برای پرستش آفريدگار يکتا، سوی يا جهتی خاص متصور نيست . از اين ديدگاه سوی پرستش ( قبله ) روشنايی و پاکی است و فروغ هستی بخش يگانه در هر کجا که نور و روشنايی و پاکی باشد ، دل های پاک و نورانی را به سوی خود فرا می خواند .
 جهان بينی زرتشت :
نگرش زرتشت به جهان هستی نگرشی بر بنيان خرد است و بر اين پايه می توان جهان بينی او را  «جهان بينی خرد گرا» و يا  «جهان بينی علمی» ناميد. براين بنيان حتا «دين » نيز عين «دانش» است و اين گونه تعريف می شود :
«دين يا دئنا يعنی تجزيه و تحليل درونی پديده های هستی بر پايه خرد و با آزادی کامل و بر اين بنيان انسانی، دين دار است که می بيند، می انديشد ، پرسش می کند ، تجزيه و تحليل می کند و سر انجام به کمک انديشه نيک و در راستای اشا ، آزادانه راه خود را بر می گزيند .»
زرتشت آن گونه که خود نيز در گات ها بيان می کند خداوند جان و خرد را نيز با ياری نيروی خرد و انديشه شناخته است .در اين مورد برای نمونه در گات ها، يسنا ، هات 31، بند 8، می خوانيم :
 « ای مزدا ، هنگامی که با ياری انديشه خويش ، تو را سر آغاز و سرانجام هستی و سرچشمه منش نيک شناختم و آن گاه که تو را با چشم دل ديدم ، دريافتم که تويی آفريدگار راستين اشا و داور کردارهای جهانيان »
 قانون اشا :   
 زرتشت با ياری خرد خود و تجزيه و تحليل پديده های هستی به وجود «خداوندگار جان و خرد» يا «هستی بخش دانا» يا «اهورا مزدا» پی می برد .
از ديدگاه زرتشت ،  « خداوند جان و خرد »  جهان را  بر بنيان قانون تغيير ناپذيری آفريده که بر همه چيز و همه جای جهان هستی حکم فرماست. او اين نظام دقيق و ثابت حاکم بر جهان هستی را «اشا» می نامد .
حاکميت قانون جهان شمول اشا بر جهان هستی از خواست و اراده آفريدگار بزرگ است. «اشا» در ذات آفريدگار «نظم مطلق» و«توانايی نظم دادن» است که به صورت نظم و قانون حاکم بر هستی تجلی کرده است.
اين فروزه در انسان هم به صورت « توانايی نظم دادن » به زندگی ، محيط اطراف و پديده های طبيعی پديدار شده است . از اين رو بر انسان نيز شايسته است تا پيوسته اين توانايی را در خود پرورش دهد تا با «اشا» هماهنگ گردد و «راستی» را در خود بپروراند .
قانون « اشا  » را  « نظام هماهنگ کننده جهان هستی » نیز می نامند و هیچ پدیده ای از اتم تا کهکشان در گیتی نیست که بر پایه این نظام هماهنگ استوار نباشد. قانون اشا در حفظ سلامتی و تعادل جسمی و روانی انسان نیز حاکم است و از این دیدگاه تندرستی چیزی جز هماهنگی و سازگاری تن  و  روان با  « قانون زندگی بخش اشا » نمی باشد .
 آزادی و مسووليت انسان : 
 از ديدگاه زرتشت و در راستای قانون «اشا» ، انسان «اختيار» دارد تا با  انديشه روشن و با تجزيه و تحليل درونی و با آزادی کامل ، به دور از هر گونه اجبار ، القاء، عادت، تقليد و سنت ، بهترين راه را در زندگی برگزيند .چنان که گفته شد از اين ديدگاه اساساً دين به معنی تجزيه و تحليل درونی پديده ها بر پايه خرد و با آزادی کامل است و انسانی دين دار است که می بيند، می انديشد، تجزيه و تحليل می کند و سرانجام به کمک انديشه نيک آزادانه راه خود را بر می گزيند. بديهی است که به واسطه همين آزادی در گزينش، افراد نسبت به شيوه ای که بر می گزينند در هر دو جهان مادی و مينوی مسئول هستند  و سرانجام بر اساس اصل «کنش و واکنش» نتيجه گزينش خود را با دقت و ظرافت تمام دريافت می کنند .
آرمان و ارزش چنين ديدگاهی آن جا ست که  انسان های دارای اختيار بر بنيان حس « مسئوليت » شناسی، در برابر جهان هستی افرادی «مسئول» هستند. اما در جهان بينی مبتنی بر وحی ، انسان ها پيش از آن که مسئول باشند، «مکلف» هستند و «موظف» هستند تا احکام لايتغير و فرائض از پيش طراحی شده را به جای آورند .
بر اين بنيان ، زرتشت انديشه ها و دريافت های «خود» را  به صورت «سرود» هايی کاملا زمينی برای همگان بازگو نمود و هيچ کتاب يا  بهتر بگوييم دستورات و احکام دگرگون ناپذير به صورت متن مکتوب از خود به جای نگذاشت و در هيچ کجای اين سرود ها يا «گات ها» سخن از بايد ها و نبايد ها نيست .به عبارت ديگر زرتشت واسطه سخن مرجعی بالاتر يا آسمانی نيست. او تنها يافته های خود را برای همگان بازگو می کند و در يسنا، هات30 ، بند 2 ، ياد آور می شود :
 « ای مردم گفتار نيک را بشنويد و با انديشه روشن در آن بنگريد و ميان نيک و بد خود داوری کنيد ، زيرا پيش از آن که زمان از دست رود، هر زن و مرد بايد آزادانه راه راه خود را بر گزينيد . باشد که به ياری خرد اهورايی در گزينش راه نيک کامران شويد.»
گات ها ، سرودهای زرتشت است و کتاب آسمانی آيين بهی نيست  و پارسيان نيز اهل کتاب نيستند. چون بنيان پيام زرتشت بر «خرد» استوار است ، اساسا برای اثبات حقانيت خود و آگاه کردن مردم به هيچ معجزه ای نياز نداشت و اين بزرگ ترين معجزه زرتشت است .
زرتشت پيام زمينی خود را برای انسان های زمينی با شيوايی در سروده هايی جاودانه اش  به يادگار گذاشته است . گات ها انديشه پرور و خردگراست و با پنداره های ناروا در ستيز است .گات ها بهترين و بی واسطه ترين مرجع شناخت زرتشت و انديشه های اوست.
پيام گات ها بر سه بنياد ساده ولی کامل «انديشه نيک»، «گفتار نيک» و «کردار نيک» خلاصه می شود. گات ها، زمينی، کلی، منطقی، عملی، انسانی، جهانی و ابدی است .  
از ديدگاه زرتشت ، خداوند کينه توز، انتقام جو، خشمناک، مجازات گر، قهار، ويران گر، جبار و عذاب دهنده آدمی نيست بلکه خوبی و داد مطلق است و بدی در آستان او راه ندارد. اهورا مزدا برای همه خوشبختی می خواهد و از اين روی «راه درست زيستن» را برای هر آن کس که نيک بيانديشد، باز می گذارد.
 آنان که کژروی می کنند و «هنجار هستی» را ناديده می گيرند ، بر بنيان اصل متافيزيکی و فيزيکی «کنش و واکنش» يا «علت و معلول» نتيجه کارکرد خود را دريافت می دارند و اين مجازاتی از پيش طراحی شده و از جانب آفريدگار نيست. اين تنها بازتاب کنش خود آن هاست که به سويشان واکنش شده است .
 از اين ديدگاه اين آفريدگار نيست  که جايگاهی به نام دوزخ برای شکنجه انسان پديد آورده باشد بلکه اين خود انسان است که به واسطه عمل کرد خود ، در حوزه انديشه خود را دوزخی يا بهشتی می پندارد .
 بر اين پايه ، بهشت يا «بهترين هستی» بازتاب انديشه، گفتار کردار نيک انسان و دوزخ يا «بدترين هستی» بازتاب انديشه، گفتار و کردار بد انسان است که هم  زمان در هر دو جهان مادی و معنوی (اصطلاحا اين جهان و آن جهان) به سوی بعد مادی (تن) و بعد معنوی يا مينوی (روان) انسان باز خواهد گشت .
 پويايی و پيشرفت در آيين زرتشت :   
 در آيين زرتشت و در راستای قانون اشا ، نه تنها واپس گرايی به هيچ وجه روا نيست بلکه ايستايی و سکون نيز ناپسند شمرده می شود . انديشه و خرد انسان ، تن و روان انسان ، جامعه انسانی، محيط زندگی وبه طور کلی اخلاق، فرهنگ و تمد بشری بايد با يک حرکت پويا به سوی بهتر شدن، نو شدن و توسعه تغيير کند. زرتشت با صدای بلند پيروانش را فرا می خواند تا جهان را نو و زندگانی را تازه نمايند. دراين مورد در گات ها (سرودهای زرتشت)، يسنا، هات 31، بند 9 می خوانيم :
 « ای خداوند خرد ، بشود ما نيز چون ياران راستين تو در شمار کسانی باشيم که جهان را نو و زندگانی را تازه گردانند .... » 
 گسترش انديشه :  
 در آيين زرتشت و در راستای قانون اشا ، انسان برای برداشتن گام هايی هرچند کوچک در راه رسيدن به زندگی بهتر بايد مراحل توسعه را بدون کم و کاستی طی کند و در آغاز بايد از «توسعه اندبشه» آغاز نمايد. آن گاه فروزه هايی همچون «پاکی و راستی»، «توانایی سازنده» و «مهرورزی» را در و جود خود بپروراند تا «رسايی»  و «پايندگی» نيز هم راستا با رشد هماهنگ فروزه ها يا صفات ياد شده در نهادش فزونی يابد و او را به تدريج به معيار های يک انسان کامل و توسعه يافته نزديک گرداند و بی شک اين انسان های توسعه يافته هستند که می توانند به توسعه پايدار فرهنگی، اجتماعی، سياسی و اقتصادی دست يابند و زندگی بهتر و جامعه ای مطلوب تر را بنيان نهند .
 کار و کوشش و سازندگی :
 از ديدگاه زرتشت يکی از موثرترين عوامل آبادانی جهان و  پيشرفت زندگی که در سايه توسعه انديشه به دست می آيد و در نهايت به خوشبختی و شادکامی بشر منجر خواهد شد ، کار و کوشش پيگير و خستگی نا پذير انسان است. او  همگان را فرا می خواند که در راستای قانون اشا  و با ياری انديشه نيک، در حد توان خود  برای پيشرفت بشريت تلاش کنند. در اين مورد در گات ها، يسنا ، هات 34 ، بند 14 ، می خوانيم: 
 «پاداشی گران بها از آن کسی است که در زندگی به کار و کوشش پردازد و در راه آبادانی و پيشرفت جهان بکوشد ...»
 جهانی سرشار از صلح و دوستی :
 زرتشت ضمن محترم شمردن « حق دفاع » برای همه انسان ها ، جنگ و دشمنی و خونريزی و تهاجم  راچه در جهت کشور گشايی و جه به اسم گسترش دين ، نادرست و مردود می شمارد. زرتشت به جهانی سرشار از صلح و دوستی و آسايش می انديشيد و آرزو داشت که همه انسان ها با پايبندی به راستی و درستیي، مهربانی و يگانگی و تفاهم را در ميان خود گسترش دهند و «صلح و دوستی جهانی» تحقق يابد. در اين مورد در گات ها، يسنا، هات 29 ، بند 3 می فرمايد :
 «آن آموزگار نجات دهنده بشر بايد بتواند – بر پايه قانون اشا – با مهربانی، همبستگی و دوستی جهانی را پديد آورد. او نبايد دينداران را در برابر گمراهان به جنگ و ستيز وا دارد ... »
 احترام به حقوق بشر و حقوق برابر انسان ها :
 از ديدگاه زرتشت همه انسان ها از هر نژاد، مليت، قوم و با هر زبان، رنگ پوست، دين، مرام  و عقيده از حقوقی برابر برخوردارند. برتری طلبی دينی، قومی، نژادی، زبانی و عقيدتی در اين آيين جايی ندارد. زرتشت تنها عامل برتری دهنده انسان ها را، راست و درست بودن، پایبندی به قانون اشا و انديشه نيک، گفتار نيک و کردار نيک می داند.
 حق آزادی انديشه :
 از ديدگاه زرتشت، خداوند جان و خرد همه انسان ها را اعم از زن و مرد آزاد آفريده است و آن ها را از نعمت آزادی و خرد برخوردار ساخته تا با بهره گيری از انديشه خويش ديدگاه های گوناگون را ارزيابی نموده و با آزادی و اختيار کامل بهترين راه را در زندگی برگزيده و در آن مسير گام بردارند .
 حق آزادی بيان :
 از ديدگاه زرتشت، از آن جا که همه انسان ها از حق آزادی در انديشيدن برخوردارند همچنين حق دارند که ضمن احترام به عقايد و انديشه های ديگران، انديشه های خويش را آزادانه مطرح ساخته و زمينه تبادل نظر آزاد را در سطح جامعه فراهم آورند.
 حق آزادی در گزينش دين و راه و روش زندگی :
 از ديدگاه زرتشت و در راستای قانون اشا، همه انسان ها از حق آزادی در انتخاب دين و آيين مورد علاقه خويش برخوردارند. هيچ کس را نمی توان از پذيرش دين يا آيينی منع و يا به پذيرش دين و آيينی مجبور نمود.
 حق تعيين سرنوشت :
 از ديدگاه زرتشت ، انسان ها موجوداتی نيستند که چون بازيچه ای سرنوشتشان از پيش برايشان مقدر شده باشد. از ديدگاه زرتشت اين اراده انسان هاست که بر سرنوشتشان فرمان می راند و هرگز نمی توان حق تعيين سرنوشت افراد را از آن ها سلب نمود .
 حقوق برابر زن و مرد :
 از ديدگاه زرتشت زن و مرد در همه مراحل زندگی از حقوقی برابر برخوردارند . زنان نيز چون مردان در کنار حق انتخاب شدن از حق انتخاب کردن برخوردارند . در طول زندگی مشترک نيز زن و مرد از کليه حقوق و منافع مادی و معنوی به طور مساوی برخوردار خواهند بود . در انديشه زرتشت، مرد سالاری يا زن سالاری جايگاهی ندارد، بلکه انسانيت محور و انسان سالاری حاکم است.
 شادکامی و خوشبختی از ديدگاه زرتشت :
 آيين زرتشت را آيين شادی نيز می نامند چون پيروان اين آيين شادمان بودن و خوش زيستن را پيشه خود ساخته و از اندوه و افسردگی و سوگواری می پرهيزند .
 از ديدگاه زرتشت جشن و سرور و شادمانی يکی از راه های نيايش و ستايش خداوند و نزديکی به اوست . زرتشت ياران خود را شادمان و خشنود می خواهد زيرا به درستی آگاه است که در پرتو خشنودی و شادمانی ، تن و روان انسان نيرومند شده و شوق به کار و کوشش درآن فزونی می يابد .
 از ديدگاه زرتشت ، شادمانی و خشنودی واقعی تنها با کوشش و تلاش و از راه راستی به دست می آيد و هرگز انسانی که از راه نا شايست خود را خوشبخت می پندارد به خوشبختی و شادمانی واقعی دست نيافته است. زرتشت در اين مورد در گات ها، يسنا، هات 43 ، بند يکم ، می فرمايد:  « ...خوشبختی از آن کسی است که خواهان خوشبختی ديگران است ... »
 زرتشت، يارانی شادمان خشنود، خندان و خوشرو را  دوست داشت وخود نيز پيوسته اين گونه بود. زرتشت پيروانش را به داشتن انديشه های نيک و مثبت فرا می خواند و خواهان اين بود که پيروانش اين انديشه ها را در درون خود بارور سازند تا به شادمانی درونی ، آينده ای مطلوب و سرنوشتی مثبت دست يابند.
آرامش و شادمانی درونی پيروان زرتشت در طول سال به صورت برگزاری جشن های با شکوه و نشاط انگيزی مانند جشن های بزرگ نوروز، مهرگان، سده و جشن های ماهيانه و فصلی بسيار ديگر در سطح جامعه بروز خارجی می يابد .
 پاسداشت زيست بوم :
 از ديدگاه زرتشت و در راستای قانون اشا ، انسان در برابر جهان هستی مسئول است و بايد از تخريب منابع مادی و معنوی جهان هستی بپرهيزد. يکی از نمود های «انديشه نيک» که در اين آيين بر آن بسيار تاکيد می شود پاسداشت زيست بوم يا حفظ محيط زيست است .
زرتشت همه پيروانش را فرا می خواند که آگاهانه و بر بنيان خرد و مسئوليت شناسی همه منابع تشکيل دهنده طبيعت به ويژه آب و خاک و هوا و منابع انرژی را پاس دارند .
هيچ کس حق ندارد به شيوه های گوناگون هوا را بيالايد و يا با استفاده نادرست و نابجا از منابع انرژی به محيط زيست و منابع انسانی و طبيعی آسيب وارد نمايد.
 حفظ حقوق جانوران و  گياهان :
 از ديگر نمود های «انديشه نيک» از ديدگاه زرتشت ، حفظ همه گونه های جانوری و گياهی و زيستگاه آن هاست . همان گونه که قربانی کردن بی جهت حيوانات نا شايست است، ساير جانداران نيز در حد ممکن و تا جايی که حضور آن ها برای طبيعت و محیط زندگی انسان و ساير زيست مندان تهديدی محسوب نشود ، از کليه حقوق طبيعی خويش برخوردار خواهند بود . زرتشت به زمينی سراسر سبز می انديشيد و يارانش را نيز فرا می خواند که به همه پديده های هستی به ديده احترام بنگرند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی